پنجشنبه، دی ۱۰، ۱۳۸۸

سال دوهزار و دَه میلادی مبارک

سال دو هزار و دَه میلادی بر تمامی عزیزان فرخنده و مبارک باد.

دوشنبه، آبان ۲۵، ۱۳۸۸

خوشا شیراز و وضع بی مثالش

من شیراز رو خیلی دوست دارم. نزدیک یکسال تو اون شهر زندگی کردم و خاطرات خوبی دارم. اگر یه روزی برگردم ایران حتما میرم و دوباره خاطراتم رو اونجا زنده می کنم.

سه‌شنبه، مهر ۱۴، ۱۳۸۸

به حرمت چشمای تو



تقدیم به اونی که چشمای قشنگشو داده دست تیغ جراحی!




به حرمت چشمای تو
شهر رو چراغون می کنم
میرم به جنگ روزگار
غصّه رو ویرون می کنم

یادش به خیر اون روزا که
با من غزلخون می شدی
تو باغ سبز خاطره
با خنده مهمون می شدی

حالا تویی همه کسم
تویی امید نفسم
غم با تو معنا نداره
با تو رها از قفسم

نیاد یه روز خورشید من
نتابه رو شهر دلم
اینو می دونی عزیزم
که عاشق چشات منم

ماه رو با اون ستاره هاش
نذر چشات کردم دیشب
خواب نگاتو می دیدم
تا صبح می سوختم توی تب

رنگین کمون چشم تو
خونۀ خورشید منه
یه سرپناهه واسه من
وقتی که بارون می زنه

غیر از تو هیشکی ندارم
که عاشق چشاش باشم
مثل نفس هر روز و شب
همدم و همصداش باشم

سحر دعا کردم چشات
دوباره خورشیدم باشه
قلب پر از مهر تو باز
خونۀ امیدم باشه

آهای خدای آسمون
شبهامو باز مهتابی کن
با برق چشمای سیاش
خونه مو باز آفتابی کن

شوق هزارتا خاطره
تو ناز چشمای اونه
خیلی عزیزه واسه من
با من نزدیکتر از جونه

مثل گل اقاقیاست
نجیب و پاک و صادقه
آینۀ قلب منه
همیشه خوب و عاشقه

دوسش دارم یه عالمه
قد شب و ستاره هاش
اون ماه و خورشید منه
لطف خدا با شه باهاش





ساسان 6 اکتبر 2009


چهارشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۸

جشن آینه

به جشن آینه ها ببر، مرا که محتاج توام

یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۸

خوابم یا بیدارم؟!

تقدیم به کسی که تو خواب و بیداریهام با منه


خوابم یا بیدارم
تو با منی با من
همراه و همسایه
نزدیکتر از پیرهن

باور کنم یا نه
هرم نفساتو ،
ایثار تن سوز نجیب دستاتو
خوابم یا بیدارم
لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست
بگو که از آفتاب نیست

بگو که بیدارم ،
بگو که رویا نیست
بگو که بعد از این ، جدایی با ما نیست
اگه این فقط یه خوابه
تا ابد بذار بخوابم
بذار آفتاب شب و تو خواب
از تو چشم تو بتابم
بذار اون پرنده باشم
که با تنزخمی اسیره
عاشق مرگه که شاید
توی دست تو بمیره

خوابم یا بیدارم ، ای اومده از خواب
آغوشتو واکن ، قلب منو دریاب
برای خواب من ، ای بهترین تعبیر
با من مدارا کن ای عشق دامنگیر
من بی تو اندوه سرد زمستونم
پرنده یی زخمی ، اسیر بارونم
ای مثل من عاشق
همتای من محبوب
بمون بمون با من
ای بهترین ، ای خوب

سه‌شنبه، مرداد ۲۰، ۱۳۸۸

چشمان خیس

آنشب که می رفتی
آسمان تا صبح بارید
سپیده که زد
دامن افق هنوز خیس بود
و چشمان من نیز

شنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۸

ای جهانخواران ظالم

اینروزها ایران زیبای من غرق در خون و فریاد و قیام است. کاش می تونستم الان اونجا باشم و همراه با همۀ مردم منهم شعار مرگ بر دیکتاتور بدم ولی همیشه خودم رو در کنارشون حس می کنم. امیدوارم که هر چه زودتر ایران عزیزم آزاد بشه تا هم مردم یه نفس راحت بتونن بکشن و هم آدمای مثل من که سالها از اونجا دور بودن بتونن برگردن و دیدار تازه کنن.

شنبه، خرداد ۱۶، ۱۳۸۸

احساس


وقتی دستاتو می گیرم

اسم قشنگتو صدا می کنم

وقتی صدای خنده هاتو می شنوم

یا چشمای زیباتو تماشا می کنم

حس می کنم اون بالا بالاها رو اّبرام

حس می کنم مثل یه پرنده تو بهار

خوشبختم

حس می کنم از پنجرۀ ناز چشات

می تونم همه خوبیهای دنیارو ببینم

این همه احساس خوب رو فقط

عشق آسمونی تو به من داده

سه‌شنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۸

تورو خیلی دوست دارم


تو رو خیلی دوست دارم
مثل بارون تو بهار
مثل مهتاب توی شب
مثل وقتی که چشات منتظرن تا من بیام
گل سرخ من تویی

تو رو خیلی دوست دارم
وقتی دستاتو می گیرم تو چشات خیره می شم
روشنی پاک نگات
شبهامو روشن می کنه
دست تو جادۀ مهربونی یه
که منو تا شهر رؤیا می بره

می خوام این دنیا نباشه
اگه تو، یه روز نباشی
من می خوام فردا نباشه
اگه تو، امروز نباشی
تو رو خیلی دوست دارم
تو رو خیلی دوست دارم

دوشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۷

بهاران خجسته باد

فرا رسیدن عید نوروز بر تمامی هموطنان عزیز فرخنده و مبارکباد

عید نوروز مبارک

شنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۷

اونی که دلم مال اونه

اونی که دلم مال اونه
یه دختر مهربونه

دوسش دارم یه عالمه
قدر دلم رو می دونه

خنده رو لبهاش همیشه
خوشگل و شیرین زبونه

نگاش یه دنیاس واسه من
دلش با من همزبونه

یه شرقی تموم عیار
زادۀ خاک ایرونه

وقتی که نیستش پیش من
دنیا برام یه زندونه

کافی یه من لب وا کنم
حرف دلم رو می دونه

چشاش رو خیلی دوس دارم
ستارۀ شبامونه

شغلش چی یه؟ معلّمه
عشق اولین درس اونه

یکسالی هست دلم پیشش
درس محبت می خونه

نجیب و خوب و مهربون
امّا یه ذرّه شیطونه

فکر می کنم که تا ابد
تو قلب بنده مهمونه

یکشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۷

جمعه، دی ۲۰، ۱۳۸۷

Eshghamo Pas Migiram

Mano Bebakhsh

Do nafar hastan ke bayad mano bebakhshan. Yeki ke hala moredesho inja minevisam va yeki ke too yek sale gozashte kheyli be man mohabbat kard amma moteassefaneh man nemididam. Adam bazi vaghta chizaie ro mibineh ke vojud nadaran, amma bar ax chizaie ke jelo cheshmeshe mesle mohabbat va mehrabuni ro nemibineh.



Age toro duset dashtam kheyli ziad, mano bebakhsh
Age to uni ke hala delam dige toro nemikhad, mano bebakhsh

Mano bebakhsh ke dige jaie nadari too in delam
Ghasam be june aashegha, age bekham dorugh begam

Bebakhsh mano ke inruza, ghamam kheyli ziad shodeh
Shirin nabudi vaase man, amma delam farhad shodeh

Mano bebakhsh agar ke tab mikardi to, mordeh budam
Delet ye zarreh mishekast, ghossasho man khorde budam

Bebakhsh mano age shaba setareha ro michidam
Be jaye maah too asemun, faghat cheshato mididam

Divuneh budam un ruza, ye zarreh aaghel nabudam
Pishe shoma o dustatun, hatman ke ghaabel nabudam

Dige na ba to kar daram, na ba un cheshmo abruhat
Harchi dadi male khodet, bardar bebar dige bahat

Harchi ke bud dige gozasht, kinehie nistesh in delam
Khoda koneh khoshbakht beshi, az tahe del ino migam.