تقدیم به اونی که چشمای قشنگشو داده دست تیغ جراحی!
به حرمت چشمای تو
شهر رو چراغون می کنم
میرم به جنگ روزگار
غصّه رو ویرون می کنم
یادش به خیر اون روزا که
با من غزلخون می شدی
تو باغ سبز خاطره
با خنده مهمون می شدی
حالا تویی همه کسم
تویی امید نفسم
غم با تو معنا نداره
با تو رها از قفسم
نیاد یه روز خورشید من
نتابه رو شهر دلم
اینو می دونی عزیزم
که عاشق چشات منم
ماه رو با اون ستاره هاش
نذر چشات کردم دیشب
خواب نگاتو می دیدم
تا صبح می سوختم توی تب
رنگین کمون چشم تو
خونۀ خورشید منه
یه سرپناهه واسه من
وقتی که بارون می زنه

غیر از تو هیشکی ندارم
که عاشق چشاش باشم
مثل نفس هر روز و شب
همدم و همصداش باشم
سحر دعا کردم چشات
دوباره خورشیدم باشه
قلب پر از مهر تو باز
خونۀ امیدم باشه
آهای خدای آسمون
شبهامو باز مهتابی کن
با برق چشمای سیاش
خونه مو باز آفتابی کن
شوق هزارتا خاطره
تو ناز چشمای اونه
خیلی عزیزه واسه من
با من نزدیکتر از جونه
مثل گل اقاقیاست
نجیب و پاک و صادقه
آینۀ قلب منه
همیشه خوب و عاشقه
دوسش دارم یه عالمه
قد شب و ستاره هاش
اون ماه و خورشید منه
لطف خدا با شه باهاش
ساسان 6 اکتبر 2009

به حرمت چشمای تو
شهر رو چراغون می کنم
میرم به جنگ روزگار
غصّه رو ویرون می کنم
یادش به خیر اون روزا که
با من غزلخون می شدی
تو باغ سبز خاطره
با خنده مهمون می شدی
حالا تویی همه کسم
تویی امید نفسم
غم با تو معنا نداره
با تو رها از قفسم
نیاد یه روز خورشید من
نتابه رو شهر دلم
اینو می دونی عزیزم
که عاشق چشات منم
ماه رو با اون ستاره هاش
نذر چشات کردم دیشب
خواب نگاتو می دیدم
تا صبح می سوختم توی تب
رنگین کمون چشم تو
خونۀ خورشید منه
یه سرپناهه واسه من
وقتی که بارون می زنه

غیر از تو هیشکی ندارم
که عاشق چشاش باشم
مثل نفس هر روز و شب
همدم و همصداش باشم
سحر دعا کردم چشات
دوباره خورشیدم باشه
قلب پر از مهر تو باز
خونۀ امیدم باشه
آهای خدای آسمون
شبهامو باز مهتابی کن
با برق چشمای سیاش
خونه مو باز آفتابی کن
شوق هزارتا خاطره
تو ناز چشمای اونه
خیلی عزیزه واسه من
با من نزدیکتر از جونه
مثل گل اقاقیاست
نجیب و پاک و صادقه
آینۀ قلب منه
همیشه خوب و عاشقه
دوسش دارم یه عالمه
قد شب و ستاره هاش
اون ماه و خورشید منه
لطف خدا با شه باهاش
ساسان 6 اکتبر 2009